راستش من تا یک قسمت مونده به پایان پوست شیر این سریال رو دوست داشتم و حس دیدن قیصر در…
راستش من تا یک قسمت مونده به پایان پوست شیر این سریال رو دوست داشتم و حس دیدن قیصر در…
پدر بیینده نمایشی بود که پسر در آن نقش آفرینی میکرد. بازی تصنعی پسر بد جور به ذوق میزد!!! آخر…
من هم مثل خیلیها و بر خلاف میل باطنی و با قلبی سرشار از شرمندگی نتوانستم بر کنجکاویم غلبه کنم…
ولگردی رو خیلی دوست دارم. چه پرسه زدن با پای پیاده در روز روشن توی کوچه پس کوچه های شلوغ…