Alireza Jokar

این سایت در حال تکمیل شدن است ...

Alireza Jokar

این سایت در حال تکمیل شدن است ...

برچسب:داستان

10 مارس 2022 یک بوس کوچولو!

شهرام میگفت :رفیقم_ دکتر وطنی _وقتی اسکن رو دید نفسش بند آمد ، قطرات عرق روی پیشونیش نشست، به لکنت…

10 مارس 2022 شماره رند!!!

باقری رفیقم خیلی ساده دل و خیلی خوش بینه! . چند وقت پیش دیدمش بهم گفت« شماره جدید موبایلم رو…

10 مارس 2022 ساقی سقراط!

به سقراط فیلسوف یونانی گفتم : فوقش یک‌ببخشید ساده و الکی میگفتی تا مجبورت نمیکردند جام‌شوکران رو‌ بالا بری!. حیف…

10 مارس 2022 دستفروش

وقتی دید دختر دستفروش با یک مانتو خالی ، از سرما میلرزه به خونه برگشت و پلیوری که داشت برای…